چرا باید به کافی نت برویم؟ این سوالی ست که خیلی ها از خودشان می پرسند و چون پاسخ صحیحی برای این سوال ندارند برای خودشان دردسرهای بزرگی ایجاد می کنند. در یک کافی نت خدمات زیادی قابل ارایه
می شود. شاید عده ای فکر کنند با وجود این همه گوشی، تبلت و که به اینترنت متصل هستند دیگر چه نیازی به کافی نت نیست و این تجارت را تجارتی از دور خارج شده می پندارند. جالب این جاست که اوضاع دقیقاً برعکس این طرز فکر است و روز به روز نیاز به این دفاتر خدمات رسانی محلی بیشتر و بیشتر می شود. در هر سنی و در هر شرایطی که باشید و بخواهید اقدامی بکنید اگر با یک متصدی ( متصدی با تجربه ) کافی نت م نمایید شگفت زده می شوید وقتی راهکارهایی به شما معرفی می کند که می توانید با استفاده از آن راهکارها سریع تر، ارزان تر و بهتر به هدف خود برسید.
به واقع یک متصدی کافی نت بعنوان یک تسهیلگر اجتماعی ( تسهیلگر اجتماعی به معنای شخصی راه گشا و کسی که مسیری بهتر برای انجام امورات پیش پای افراد قرار می دهد ) در زمینه های مختلف می تواند، م دهد.
در این سلسله مقالات به تعدادی از این خدمات می پردازیم.
کلیسای میناس در محله جلفای اصفهان از جمله آثار تاریخی در کوی تبریزی ها ( در ادامه کوچه سنگ تراش های غربی ) می باشد که در سال 1659 میلادی و در دوره صفویان ساخته شده. این اثر تاریخی تا سال 1382 بعنوان مکان تاریخی ثبت نشده بود و در تاریخی که این متن نوشته می شود نزدیک به 17 سال می باشد که در آثار ملی ثبت شده.
این کلیسا هم مثل بقیه کلیساهای واقع در محله جلفای اصفهان به دست ارامنه ای ساخته شد که به دست حکومت وقت به این منطقه کوچانده شده بودند.
در ویکی پدیا آمده :
پلان کلیسا به شیوه بازیلیک ستوندار در جهت شرقی-غربی است و گنبد آن با نورگیرهایی بزرگ به وسیله قوسهایی بر چهار ستون تکیه کرده. در سمت غرب بنا برج ناقوسخانه قرار دارد.
مصالح به کار رفته در ساختمان عبارت اند از آجر و خشت. دیوارهای خارجی دارای قاب بندیهایی زیبا با نمای آجری اند اما دیوارهای داخلی با گچ پوشانده شدهاند و بر روی آن نقاشیهایی ترسیم شده که به خصوص در قسمت گنبد و محراب بسیار زیبا هستند. در قسمت جنوبی کلیسا و کمی دورتر از آن نیز نمازخانهی کوچک مریم مقدس قرار دارد که در سال ۱۷۱۳ میلادی بنا شده است.
هم چنین در سایت کارناوال در مورد این مکان تاریخی نوشته شده :
در ساخت کلیسا از آجر و خشت استفاده شده و بر روی دیوارهای خارجی آن قاب بندی هایی زیبا با نمای آجری نمایان است. دیوارهای داخلی تنها با گچ پوشانده شده اند و در قسمت هایی همچون گنبد و محراب نقاشی هایی به چشم می خورد. در قسمت جنوبی کلیسا ساختمانی مربوط به سال ۱۷۱۳ میلادی به عنوان یک نمازخانه کوچک قرار دارد که نامش مریم مقدس است.
عکس ها از سایت :
جمال زاده کیست؟ چرا جمال زاده؟
بعد از این که اکثر افراد نام کافی نت جمال زاده را از ما می شنوند چنان سوال می پرسند جمال زاده کیست یا چرا جمال زاده، که متوجه می شویم حتی یک بار هم از داستان سرای ایرانی چیزی نشنیده اند و فقط موقعی می توان کمی عطش آن ها را خواباند که سریع جواب بدهیم :
همونی که داستان کباب غاز را نوشته بود.
به راستی جمال زاده کیست و چرا امروز اکثر مردم ما حتی نام این شخص را نشنیده اند. جلال آل احمد کیست؟ صادق هدایت کیست؟ چرا آن ها را یا نمی شناسیم و یا اگر می شناسیم فقط نام شان را شنیده ایم و در بهترین حالت بعضی ها چندتا از آثار این اساتید ادبیات ایرانی را خوانده اند.
عجیب تر اینجاست که این سوالات را از کسانی می شنوی که اهل مطالعه هم هستند. اما این که در دهه های اخیر اکثر جامعه ما به مطالعه دست نوشته های نویسنده های غیر ایرانی رو آورده اند نیز در نوع خود جالب است. بنده که نویسنده این سطور هستم وقتی مطالعه آثار استاد محمد علی جمال زاده به من پیشنهاد شد، چند ثانیه ای در چشمان ایشان ( استاد مطالعه بنده ) خیره شدم و اولین جملاتی که گفتم این بود :
جمال زاده؟ جمال زاده کیست؟
نویسنده ایرانی؟ واقعیتش زیاد رابطه خوبی با نویسنده های ایرانی و نوشته هاشون ندارم.
خوب. پس نسبت به مطلبی که می نویسم و ذهنیت هایی که در جامعه هست کاملاً درک دارم. کاملا متوجه احساس دیگران هستم. واقعیت امر قصد ندارم تحلیل فرهنگی، روان شناسانه یا جامعه شناسانه از این موضوع داشته باشم، که در چنین جایگاهی نیستم.
اما با تمام وجود دوست دارم از این طریق احساس و تجربه ای که داشته ام را با شما به اشتراک بگذارم. الان پس از نزدیک به 5 ماه از خواندن آثار محمدعلی جمال زاده و مطالعه 10 کتاب از آثار ایشان احساس می کنم زندگی در همه ابعاد طعم لذت بخش تری پیدا کرده. نوع نگاهم به زندگی و واقعیت های زندگی بسیار متفاوت شده و احساس می کنم زندگی برایم عزیزتر شده است. بیان این که در ذهن و روح من چه اتفاقی افتاده سخت است.
بنده شخصی نبودم که مطالعه نداشته باشم. شخصی نبودم که در روز تفکر نکنم و ننویسم. شخصی نبودم که در اجتماعات با مطالعات پایین رفت و آمد داشته باشم. با وجوده همه این ها نوشته های جمال زاده مرا ویران کرد. واکاوی کرد و ساخت.
مهم ترین دلیلی که نام جمال زاده را انتخاب کردیم این بود که این سوال پرسیده شود :
جمال زاده کیست؟
امروز جواب های زیادی برای این سوال دارم که هر بار به یکی از این پاسخ ها می پردازم. یکی از آن جواب ها این است :
جمال زاده یک نگرش است. نگرشی که اگر من 10 سال پیش داشتم، امروز انسان بسیار بهتری برای خودم و دنیا بودم و خوشحالم که امروز در مسیر این نگرش گام بر میدارم.
کوی سنگ تراش های محله جلفای اصفهان که اگر به آن لقب کوی هنر یا کوی هنرمندان هم بدهیم اشتباه نگفته ایم یکی از کوی و برزن های دل انگیز در اصفهان زیباست. محله ای بسیار قدیمی با ساختمان های تاریخی بسیار. ترکیب کافه ها و رستوران ها، کلیساها و کوچه های سنگفرش شده اش در هر فصل از سال زیبایی هایی منحصر به فردی برای رهگذرانش دارد.
قدم زدن در کوی سنگ تراش ها و حوالی آن به قدری خاطره انگیز و دلچسب است که هر کسی را برای بیرون آمدن از فضای مشغله های روزانه به خود جذب می نماید. ذهن هر رهگذری پس از طی کردن بخشی از این کوچه درگیر سوالاتی می شود که پیدا کردن جواب هایش قطعاً او را بیشتر عاشق این منطقه و کوچه پس کوچه های تاریخی اش خواهد کرد. سوالاتی مثل این ها:
در این خانه های هنری چه می گذرد؟
چرا کافه ها و رستوران های این منطقه همیشه شلوغ هستند؟
چرا اکثر رهگذران، دختر و پسرهای جوان، با ظاهری آرام و ابزارآلات هنری هستند؟
این منطقه چه تاریخی دارد که اکیپ های گردشگری در آن در رفت و آمد هستند؟
خواجه عابد کیست که نام آن بر قسمتی از این منطقه گذاشته اند؟
چرا نام این جا، کوی سنگ تراش هاست؟
و
پاسخ به این سوالات و بسیاری سوالات دیگر از این قبیل مطالب و نکاتی هستند که در مقالات بعدی به آن ها خواهیم پرداخت. چناچه شما هم مطلب یا داستانی در رابطه با فرهنگ، تاریخ و هنر کوچه سنگ تراش ها دارید خوشحال می شویم که ما را در جریان قرار دهید.
سید محمدعلی جمال زاده نویسنده شهیر ایران زمین. آغاز کننده یا یکی از آغاز کنندگان داستان نویسی به سبک نو در ادبیات فارسی. اهل اصفهان و یکی از معدود ایرانی های کاندید کسب جایزه نوبل ادبیات. وی با قلم افسون گرش چنان از جزییات آشکار و پنهان فرهنگ و تاریخ ایران و ایرانی می نویسد که هر خواننده ای را عاشق قدم زدن در کوچه پس کوچه های ادبیات فارسی می نماید.
گزاف گویی نیست اگر بنویسیم محمدعلی جمااده ما را همانند حافظ و سعدی شیراز عاشق زندگی با همه ی بالا و پایین هایش می کند، اما با داستان و داستان سرایی.
توصیف های تمام رنگی در داستان های محمدعلی جمال زاده و شیرین زبانی های همراه با طنزش مطالعه کردن را برای هر شخصی می تواند شیرین تر کند. به خصوص اگر خواندن آثار وی را با داستان " فارسی شکر است" شروع نمایید، شیرینی این تجربه برای شما دو چندان خواهد شد.
در ادامه مطالب بیشتری در رابطه با محمدعلی جمال زاده،این بزرگ مرد داستان نویسی فارسی برای شما قرار می دهیم.
درباره این سایت